وسواس اجباری نوعی اختلال است که معمولا کودکان به آن دچار میشوند. این اختلال موجب ایجاد افکاری اجباری در کودک میشود که میتواند او را وادار به انجام اعمال اجباری نیز بکند. در واقع این اختلا مانع از زندگی عادی شده و به همین دلیل نوعی بیماری خوانده میشود. این اختلال به صورت آگاهانه در شخص مبتلا است. اما شخص مبتلا که غالبا کودک است، ناگریز میشود به اجبار اعمالی را انجام دهد. با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری از این اختلال مهم کسب کنید.
اختلال وسواس اجباری کودکان چیست؟
اختلال وسواس فکری از جهت ایجاد افکار مزاحم در ذهن میتواند بسیار آزاردهنده باشد. شاید یک مثال شما را با مفهوم وسواس فکری اجباری بیشتر آشنا کند. گاهی افکاری در سر کودک ایجاد میشود که او را وادار به انجام اعمالی میکند و اگر کودک ممانعت کند باعث آزار و ناراحتی ذهنی او خواهد شد. یک فکر وسواسی که بسیار شایع است این است که کودک با خود میگوید اگر فلان کلمه را چندین بار پشت سرهم تکرار نکنی یکی از نزدیکانت میمیرد.
کودک ناگریز میشود به فکر ایجاد شده عمل کند چرا که با خود احتمال میدهد اگر اتفافی برای یکی از نزدیکانش بیافتد تقصیر او است. کودک با سعی در ممانعت کردن از عمل به این افکار، احساس گناه میکند. این افکار کودک را منزوی و گوشه گیر میسازد. در واقع کودک بایستی با افکاری که در سرش ایجاد میشود کلنجار برود و در نهایت از اعمال روزمره زندگی خود جا میماند. قدرت تفکر و کارهای دیگر مثل بازی از کودک کاستهمیشود. در نتیجه کودک ترجیح میدهد یا به عبارت بهتر مجبور میشود در انزوا به سر ببرد.
خوشبختانه این اختلال قابل درمان است و روشهای خوبی برای ترک وسواس فکری وجود دارد. همانطور که ذکر شد این بیماری معمولا در کودکان شایع تر است اما گاهی بزرگترها نیز به آن دچار میشوند. در هر دوحالت کنترل زندگی رومزه از شخص بیمار سلب میشود و بهترین راه حل اقدام به درمان است.
همانگونه که از اسم اختلال وسواس جبری برمیآید، این اختلال دو عنصر دارد: وسواس و اجبار.
۱. وسواس
وسواسها افکار ناخواستهای هستند که به ذهن کودک وارد میشوند و پریشانی فراوانی ایجاد میکنند.
برای مثال:
ممکناست کودک باور داشته باشد که یک مهاجم از پنجرهی بسته به خانه وارد میشود و به او یا نزدیکان وی آسیب میرساند یا ممکن است گمان کند که میکروبها او را مریض خواهند کرد.
۲. اجبار
اجبارها کارهایی هستند که کودک آن را برای رهاشدن از افکار وسواسیاش انجام میدهد. مثل این است که پشه نیشتان زده است و جای گزش آن میخارد. بنابراین شروع به خاراندن پوستتان میکنید. ابتدا احساس بهتری پیدا میکنید، اما وقتی دیگر خود را نمیخارانید، احساس سوزش بیشتر میشود. آنوقت دوباره شروع به خاراندن میکنید. کودکی که فکر میکند مهاجمان به اعضای خانوادهاش آسیب خواهند رساند، ممکن است مکررا پنجره را کنترل کند که بسته باشد. کودکی که فکر میکند میکروبها او را مریض خواهد کرد به صورت دائم دستهایش را میشوید.
البته همیشه اینطور نیست که رابطهی میان وسواس و اجبار مشاهده شده، واضح باشد: ممکن است کودکی فکر کند، اگر همیشه با پای راست راهرفتن را آغاز نکند، کسی را که دوست دارد، میمیرد. یک اجبار شایع دیگر (که به نام رفتارهای آئینی شناخته میشوند) شامل ضربهزدن به یک شی یا بخشی از بدن است. تصور کنید کودکی اینگونه فکر کند: «من باید ۴ بار به پایم ضربه بزنم و اگر وقفهای بیفتد باید از اول شروع کنم». کودکی ممکن است احساس اجبار مکرر به حمامکردن یا مسواکزدن داشته باشد. ممکن است هنگام غذاخوردن ۴ بار با سمت راست و ۴ بار با سمت چپ غذا را بجود. الگوهای متفاوتی وجود دارد که کودک نسبت به انجام آن احساس اجبار میکند تا احساس بد خود را از بین ببرد.
شرمساری با وسواس فکری کودکان
کودکان اغلب دربارهی وسواس خود دچار شرم هستند و سعی میکنند رفتارهای اجباریشان را از سایرین مخفی کنند. اگر والدین متوجهی این رفتارهای کودک شوند (که اغلب والدین سرانجام متوجه خواهند شد) و از او بپرسند که چه کار میکند، به احتمال زیاد کودک پاسخ میدهد: «نمیدانم»؛ که واقعا هم همینطور است. والدین میخواهند سر در بیاورند که کودکشان چه میکند و چرا. اما کودک ممکن است از چرایی انجام اجبارها اطلاعی نداشته باشد. او تنها میداند اگر این کار را نکند، احساس خوبی نخواهد داشت. برای کودک دچار وسواس، بسیار دشوار است که رفتارهای اجباری اش را به ناگاه کنار بگذارد.
چگونه با اختلال وسواس اجباری کودکان مقابله کنیم؟
اگر شما به علت وضعی که دارید دچار اضطراب شدیدی هستید و یا ادارهی زندگی روزمره برایتان دشوار است می توانید از کمک حرفهای برخوردار شوید. نخست با مرکز درمانی یا یک درمانگاه روانپزشکی سرپایی تماس بگیرید و اگر سن شما کمتر از ۱۸ سال است می توانید با درمانگاه نوجوانان، درمانگاه مدرسه یا نهاد روانپزشکی کودکان و نوجوانان، BUP، نیز تماس بگیرید. برداشتن گام نخست در صورتیکه فردی از نزدیکان به این کار تشویق و از آن پشتیبانی کند، می تواند آسانتر احساس شود.
معالجه می تواند رواندرمانی یا درمان بوسیلهی دارو و یا هردوی آنها باشد. تجربه نشان داده که رفتار درمانی شناختی (KBT) نتایج خوبی می دهد و این گونه روان درمانی عبارت از این است فرد مبتلا گام به گام با آنچه که آزاردهنده است روبرو شود و در برابر اعمال اجباری یعنی وسواس عملی ایستادگی نماید تا با گذشت زمان اضطرابش کاهش یابد. تمرینات آرام بخش و فعالیت فیزیکی نیز می تواند در این زمینه کمکی برای بهبود باشد.
برای دیدن محصولات چوبین اینجا کلیک کنید.