یکی از عوامل تاثیرگذار در دوران کودکی، ترتیب تولد فرزندان است. درحقیقت این عامل میتواند زمینه ساز ایجاد مشکلات زیادی در خانواده شود. گرچه تمام فرزندان یک خانواده در شرایط خانوادگی مشترکی زندگی میکنند اما تفاوت زیادی در روحیات آنها وجود دارد. در این مقاله قصدداریم به موضوع پراهمیت حسادت فرزند اول به فرزند دوم و مشکلاتی که در پی این حسادت به وجود خواهدآمد بپردازیم.
افسردگی فرزند اول بعد از تولد فرزند دوم
معمولا کودکانی که فررزند اول هستند احساسی مانند یک سرگروه یا رهبر دارند. درحقیقت اغلب فرزندان اول از کمک به بقیه و مفید واقع شدن، احساس خوشایندی دارند. طبیعتا والدین زمانی که هنوز فرزند دومی ندارند تمامی توجه خود را متمرکز به فرزند اول میکنند و قطعا فرزند اول از موقعیت مناسبی از لحاظ مادی و معنوی برخورداراند.
طبیعی است که پس از تولد فرزند اول، توجه والدین در خوشبینانه ترین حالت تقسیم بر دو میشود و بنابراین کودک متوجه تفاوتی در رفتار والدین خود خواهد شد و احساس ناراحتی میکند. این احساس ناراحتی غالبا با حسادت نمود پیدا میکند. گاهی اوقات والدین پس از تولد فرزند دوم تمام توجه ومحبت خود را معطوف به فرزند دوم میکنند و زمانی برای فرزند خود وقت میگذارند که فرزند دوم نیازی نداشته باشد. این شرایط باعث ایجاد دو حالت خواهد شد. اول اینکه در این شرایط فرزند اول تلاش میکند با حسادت و ناسازگاری جایگاه پیشین خود را به دست آورد یا اینکه موقعیت کودک دوم را خراب کند. در حالت دوم کودک گوشه گیر و ممکن است حتی از بی توجهی والدین افسرده شود. بنابراین اگر احساس تنفر از یک نوزاد معصوم را از سمت فرزند اول مشاهده کردید بدانید باید اول به فکر اصلاح رفتار خود باشید.
رفتار فرزند اول هنگام تولد فرزند دوم
اکنون لازم است دیدگاه روانشناسان کودک را نسبت به موضوع حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم بیان کنیم. جالب است بدانید تمام کودکانی که فرزند اول هستد پس از تغییر جایگاه و تقسیم شدن توجه والدین احساس خطر میکنند. این احساس کاملا طبیعی است اما اگر ادامه یابد تبدیل به حسادت میشود و ممکن است کاهش اعتماد بنفس کودک اول را به همراه داشته باشد.
کودکانی که از نظر احساسی وابستگی زیادی به والدین خود دارند و به اصطلاح نازپرورده تر هستند این تفاوت جایگاه را زودتر متوجه میشوند و واکنش بیشتری را نشان خواهند داد. عامل دیگر کنترل کنندهی حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم، سن کودک است. تجربه و مطالعات روانشناسان ثابت کرده هرچه سن فرزند اول بیشتر باشد این احساس حسادت کمتر به وجود خواهدآمد.
درواقع مسئله حسادت فرزند اول نسبت به فرزند دوم برای مدتی طبیعی است و جای نگرانی وجود ندارد. اکثر فرزندان اولی که پس از تولد فرزند دوم احساس حسادت میکنند به مرور زمان احساس بد خود را از دست میدهند و در آینده متوجه میشوند اکنون جایگاه جدیدی مانند مربی و معلم کودک دارند و بایستی از او مراقبت کنند. با بوجودآمدن این احساس به تدریج کودکی که در ابتدا احساس تنفر نسبت به کودک دوم داشت اکنون مسئولیت پذیری را تجربه میکند و احساس عشق و محبت به خواهر یا برادر خود را کشف میکند.
احساس فرزند دوم
همانطور که بیان شد به دلیل قدرت و جایگاهی که در نبود فرزند دوم، کودک اول داشته است دچار یک احساس حسادت موقتی خواهد شد. بنابراین بدیهی است که فرزند دوم پس از تولد فرزندان بعدی این احساس را تجربه نکند و به سادگی کنار بیاید. چرا که مانند فرزند اول احساس از دستدادن قدرت نمیکنند.
در این دوره والدین نیز شیوه های تربیت فرزندان را آموختهاند و شیوه فرزندپروی خود را تغییر دادهاند و از شدت دلواپسی ، اضطراب و نگرانی برای تربیت فرزندان کاسته میشود .
معمولا فرزندان دوم با وجود خواهر یا برادر بزرگتر خود ، همیشه یک الگو ، تهدید یا رقابت کننده در کنار خود دارند .
اغلب فرندان دوم بطور معمول به آینده خوش بین تر هستند و بیشتر تلاش می کنند که از فرزند اول جلوتر بزنند و بهتر باشند و حتی از فرزند اول الگو برداری می کنند . اغلب رقابتی که فرزند دوم با فرزند اول دارد موجب می شود که رشد زبان ، حرکت و انگیزه فرزند دوم تقویت شود .
برای دیدن محصولات چوبین اینجا کلیک کنید
رقابت بین فرزند اول و دوم
در روانشناسی و مشاوره کودک ذکر شدهاست که گاهی این رقابت بین فرزندان آثار منفی خواهد شد .
بطور مثال:
در شرایطی که فرزند اول در مسابقات قهرمان شده ممکناست که در این شرایط فرزند دوم احساس کند که هرگز نمی تواند موفقشود و این توانایی را در خود نمی بیند و بطور کل دست از تلاش بر خواهد داشت و ممکن است که تنبل شود و یا در سایر جنبه های زندگی خود سطح پایینی از توانایی خود را قرار دهد .
فرزندان دوم اغلب واقع گرا ، انعطاف پذیر ، اهل رقابت ، مستقل ، اجتماعی و با سیاست هستند و معمولا در حال بهبودی و سامان دادن اوضاع هستند . بیشتر فرزندان دوم حسود، خانواده دوست ، بی سروصدا هستند و همیشه در حال تلاش زیاد برای رفع مشکلات هستند. با این حال اغلب آنها زندگی را ناعادلانه تلقی می کنند .
برخی از فرزندان دوم نگرش منفی دارند که ممکن است مشکل ساز شوند .
راه حل چیست؟
اولین و مهمترین کار شما باید حفاظت از فرزندن دومتان باشد. بعد از آن باید شروع به آموزش فرزند اول خود بکنید.
شما می توانید به فرزند بزرگتان یاد دهید که چگونه با خواهر یا برادرش بازی کند، همانطور که هر چیز دیگری به او یاد می دهید. با او صحبت کنید،به او نشان دهید، راهنمایی کنید و تشویق کنید.
با این حال، تا زمانی که مطمئن نشدید که به هدف دوم خود رسیده اید، بچه ها را با هم تنها نگذارید. کار راحتی نیست اما ضروری است.
بنابراین، هر زمان که بچه ها با هم هستند، در نزدیکی آنها به شکل نا محسوس باشید و حواستان به آنها باشد. اگر کس کردید فرزند بزرگتر میخواهد پذخاشگرانه رفتارکند، نوزاد را بردارید و با یک آهنگ، یک اسباب بازی، یک فعالیت یا یک میان وعده حواس خواهر یا برادر بزرگتر را پرت کنید.
این عمل از کودک محافظت می کند و در عین حال به شما کمک می کند از یک فریاد “نه” زدن اجتناب کنید. چون اینکار میتواند رفتار پرخاشگرانه را تشویق کند .